جوجه عادت دارد با او این گونه رفتار شود. شوهر ناتوان او را با کارت از دست داد. برای همین تمام روز او را مثل یک عوضی می کشند. و هرچه چوب سختتر باشد، سختتر آن را به داخل میبرند. فقط بیدمشک در حال حاضر آنقدر به استادان جدید، به فراوانی شیر عادت کرده است - که نمی خواهد به عقب برگردد.
این ماشا نمی گذارد هیچ دیکی از او بگذرد. دوچرخه سوار استپا فقط ایستاد تا بنشیند و استراحت کند. و آن عوضی به سمت او آمد. چگونه می توانید مقاومت کنید؟ بچه ها اینطوری هستند - شما اجازه می دهید جوجه تان یک ساعت بیرون برود، و ببینید، یک نفر قبلاً او را به خراش انداخته است. و سپس او مانند یک مغرور رفتار می کند - مادرش اجازه نمی دهد، فقط بعد از عروسی! شما باید آنها را از همان شب اول بیرون بکشید!